امروزه مدیران سازمانها تحت فشار شدیدی به منظور بهبود کارایی در فرآیندهای گوناگون از قبیل کنترل، گـزارش دهـی مالی، اطلاعرسانی، بهره وری کارکنان و رضایت مشتری هستند. اما قبل از اینکه شـروع بـه بهبـود نمـاییم بایـد شـناخت دقیقی از وضعیت کنونی داشته باشیم و روش رسیدن به بهبود را تعیین نماییم. برای تحقق این امر باید آگاهی کاملی از خروجیهای مورد نیاز و توانایی موجود خود داشته باشیم.

متدلوژی ناب و شش سیگما دو نگرش قدرتمند برای بهبود فرآیند هستند کـه شـامل مجموعـهای از ابـزار و اصـو ل بـه منظور برآورده سازی نیازهای مشتریان می‌باشند. هدف نهایی از هر بهبودی آنست که محصولات یا خدماتی با کیفیت بالا در اختیار مشتری قرار گیرد. شش سیگما و متدلوژی ناب هرکدام به تنهایی این هدف را دنبال می‌کنند اگرچـه روشـی متفاوت در دست یافتن به این هدف دارند. شش سیگما دارای ابزار آماری پیشرفته و یک سیستم مدیریتی تواناسـت کـه بر روی کاهش تغییرات خروجی بوسیله کنترل ورودیها و حذف خطاها متمرکز می‌شود. از طرف دیگـر متـدلوژی نـاب، اصول و ابزاری ساده دارد که به روی حذف تلفات، افزایش سرعت و افزایش خروجی تأکید دارد. با تأمل در ایـن دو روش ممکن است این فکر به ذهن خطور کند که کدامیک بهتر است یا کدامیک زیر مجموعه دیگری است. اگرچه متخصـصان خبره در زمینه بهبود فرآیند ترکیبی از این دو متدلوژی را در قالب یک روش بکار می‌گیرند.

......

مطالعه ی متن کامل کتاب "به کارگیری شش سیگما و متدلوژی ناب به صورت یکپارچه" در سایت رسمی اینفو کتاب